سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ما قربانیان وعده های فراموش شده دولت هستیم// کوخ نشینان توقع کاخ - خبرگزاری منطقه کوتعبدالله اهواز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : چهارشنبه 91/8/24 | 1:37 عصر | نویسنده : عباس خنافره

امروز گذری بر مناطق محروم خوزستان و شهر اهواز همچون کوت عبدالله، زرگان، حمیدیه، شوش، سوسنگرد، هویزه، خشایار، کیان آباد، ملاشیه، سیاحی، کیان پارس، شهرک طالقانی، شیلنگ آباد، لشکرآباد و ... گواه این مدعاست که پس از گذشت 8 سال از عمر دولت کنونی و شعارهای فراوانی که در جهت رفع مشکلات استان خوزستان داده شد، بسیاری از مشکلات مردم این استان همچنان به قوت خود باقی است و چه مناطق پرجمعیت و محروم فراوانی است که در حسرت آب سالم، فضای بهداشتی، آموزش مناسب، فضاسازی فرهنگی و تفریحی و محیط امن به سر می برند.

سرویس سیاسی خبرگزاری "مهر" برای بررسی وضعیت عمومی در استان قهرمان پرور و مقاوم خوزستان و نقش دستگاهها و ارگانهای مسوول در این زمینه ، خبرنگاران خود را به سرزمین لاله های تفتیده اما سربلند فرستاد تا آیینه گلایه مردم صبور این خطه از وعده های بر زمین مانده مسوولین باشد. پیشاپیش بر این نکته پای می فشاریم که این گزارش نقدی بر وعده های عمل نشده است و هرگز به معنای خدمات انجام شده نیست. لذا انتظار می رود با نگاه مشفقانه مدیران منطقه ای و ملی زمینه برآوردن هرچه سریعتر وعده های داده شده فراهم شود. وعده هایی که از نگاه ما وعده فرد نیست، وعده نهادهای قانونی نظام است و دولت آینده نیز با هرگزایشی باید در تامین آن بکوشد. چه ؛ مردم خونگرم خوزستان سزاوار توجه افزون ترند. 

سید محمد خاتمی رییس جمهور محبوب منطقه در دیدار عمومی با مردم اهواز ، 13 اسفند 76گفته بود :

« برای من دردآور است که خوزستان در کنار پرآب ترین رودخانه های کشور و در کنار خلیج فارس هنوز از بى آبى و آب ناسالم رنج مى برد. من در اینجا به شما مردم عزیز قول مى دهم که به یاری خداوند در طى یک سال آینده ، آب آشامیدنى از گتوند به اهواز منتقل خواهد شد و به شما قول مى دهم به لطف خداوند در طى سال آینده ، مساله فاضلاب شهر اهواز، دست کم در مناطق بحرانى حل خواهد شد.»

یا سوم خرداد 79 و مردم خرمشهر در جریان سخنرانی عمومی ایشان شنیدند:

« دو مساله مهم در آبادان و خرمشهر و به خصوص خرمشهر هست. یکى مساله بى کاری ودیگری کمبود آب آشامیدنى که به  عنوان اولى ترین نیاز این مردم است. من به این مردم بزرگوار بگویم که به لطف خداوند طرح جامع  بازسازی با توافق سازمان برنامه و بودجه و استانداری در حال مطالعه است و مسایل اقتصادی، امنیتى، سیاسى و فرهنگى شهرهای جنگزده آبادان، خرمشهر و دشت آزادگان در بودجه آینده به طور جامع  دیده خواهد شد و نیز تصمیم گرفته شد که برای رفع مشکل آب از بیرون خرمشهر و آبادان به این دو شهر آب منتقل بشود که در آینده خواهد شد.... طرح های خاصى وزارت نفت داشته که 30میلیون دلار سرمایه گذاری آن، به نتیجه رسیده و165میلیون دلار آن درحال انجام است که با پایان یافتن این دو طرح در خرمشهر، به لطف خداوند، 17درصد از 27 درصد بى کاری ای که از بالاترین بى کاری هاست، کاهش خواهد یافت.»

اما وضعیت اینک چگونه است؟

سخنانی که با هم خواندیم قسمت هایی از سخنرانی های رئیس جمهور در جمع مردم شهرهای استان خوزستان است. قبل از دوم خرداد 76 و درروزهای تبلیغات داغ انتخاباتی و ایام پیش از آن شعارها و وعده های بسیاری از سوی افراد مختلف  به مردم پاک و نجیب استان خوزستان داده شد، وعده هایی چون تامین آب شرب سالم برای شهرهای اهواز، خرمشهر، آبادان، شادگان ، سوسنگرد و ... ، ارتقای سطح آموزش و بهداشت، انتصاب مدیران بومی، بازسازی مناطق آسیب دیده از جنگ، پاکسازی مناطق آلوده به مین، احیای کشاورزی منطقه، کاهش نرخ بیکاری، تامین مسکن نیازمندان، ارتقای سطح فرهنگی، رسیدگی به وضعیت بحرانی شهر مسجد سلیمان ( آلودگی شدید هوا)، تامین امنیت منطقه و بسیاری وعده های دیگر که متاسفانه به نظر می رسد در 8 سال گذشته کمترین تلاش ها در این باره انجام شده است.

این درحالی است که در انتخابات ریاست جمهوری سال 76، استان خوزستان سومین استانی بود که بالاترین درصد آرا را به آقای خاتمی داد وه در این میان ، عرب زبانهای این استان بالای 93 درصد آرای خود را به نفع وی  به صندوق ها ریخته بودند.

استان خوزستان یکی از استانهای محروم کشور از دوران قبل از انقلاب است که با قرار گرفتن در جبهه مقدم جنگ، مسائل و مشکلاتش دو چندان گردید و از قافله حرکت عمرانی نسبت به بسیاری از استانهای دیگر دچار عقب ماندگی شد. از جمله آسیب های این دوران مساله مهاجرت و جنگ زدگی، حاشیه نشینی، عدم ارائه مناسب خدمات شهری، افزایش جمعیت شهری و معضل اشتغال می باشد که متاسفانه با گذشت 16 سال از اتمام جنگ، علیرغم تلاشهای صورت گرفته آنچه در خور شان این مردم ایثارگر و سختی کشیده بود محقق نشده است.

به گزارش خبرنگار "مهر" ، امروز گذری بر مناطق محروم خوزستان و شهر اهواز همچون کوت عبدالله، زرگان، حمیدیه، شوش، سوسنگرد، هویزه، امانیه، طلائیه، خشایار، کیان آباد، کوروش، ملاشیه، سیاحی، کیان پارس، شهرک طالقانی، شیلنگ آباد، لشکرآباد، زیتون کارگری و ... گواه این مدعاست که پس از گذشت 8 سال از عمر دولت کنونی و شعارهای فراوانی که در جهت رفع مشکلات استان خوزستان داده شد، بسیاری از مشکلات مردم این استان همچنان به قوت خود باقی است و مناطق پرجمعیت و محروم فراوانی است که در حسرت آب سالم، فضای بهداشتی، آموزش مناسب، فضاسازی فرهنگی و تفریحی و محیط امن به سر می برند.

در سالهای پیش از جنگ، با وجود حضور گسترده مهاجران اقتصادی فصلی و دائمی در شهرهایی نظیر آبادان، خرمشهر و اهواز، اعراب ساکن خوزستان که در ساختارهایی قبیله ای و عشیره ای تجمع و سازمان یافته بودند، عمدتا در نواحی روستایی و حداکثر در شهرستان هایی کوچک مانند شادگان و سوسنگرد متمرکز بودند و فعالیت اقتصادی آنان بیشتر به کشاورزی، دامداری و ماهیگیری در اندازه هایی نه چندان بزرگ محدود می شد، اما پس از کوچ اجباری ناشی از جنگ، بخش چشمگیر این جمعیت به زادگاه یا اقامتگاه پیشین خود بازنگشت و راهی شهرهای بزرگ استان خوزستان شد.

غیرقابل استفاده بودن بخش عمده ای از زمینهای زراعی به دلیل وجود مین و بقایای جنگ، اجرای طرحهایی نظیر طرح کشت و صنعت نیشکر و وجود جذابیتهای بیشتر در شهرها از جمله دلایلی بوده که باعث تشویق اعراب به سکنی گزیدن در شهرها شده است.

 

درصد بسیار زیادی از درآمد کشور به علت وجود نفت و گاز از این استان تامین می شود و لوله های گاز از زیر پای ما به نقاط مختلف کشور و حتی سایر کشورها انتقال داده می شود اما مردم خیلی از شهرها و روستاهای خود خوزستان از نعمت گاز محرومند.

با این همه، فراهم نبودن ساختارهای لازم در شهرهایی که پس از انقلاب در حال رونق یافتن بود و پس از جنگ به شهرهایی محروم، ویران و فاقد امکانات و تاسیسات اقتصادی لازم بدل شده بودند، باعث شد سیل جمعیت عرب، از جمله به دلیل وجود زمینه های مساعد دیگر، جذب شهرها نشود و در نهایت به ناگزیر در حاشیه شهرها باقی بماند و عمدتا مشاغلی چون دستفروشی و داد و ستدهای خرد را برگزیند.

بروز چنین تغییری در شیوه زیست و مناسبات اقتصادی، حتی به رغم حفظ ساختارهای قبیله ای، تاثیراتی مشخص بر مطالبات مردم خوزستان بر جای گذاشت و به همین علت به نظر می رسد نا آرامیهای خوزستان، اگرچه در پی اعتراضاتی با رنگ و بوی قومی آغاز شد، اما برآمده از انگیزه های قومیتی اعراب ساکن خوزستان نیست.

در نگاهی کلی می توان به این جمع بندی رسید که پس از جنگ هشت ساله، شمار اعرابی که خودخواسته یا به اجبار شهرنشین شده یا در حاشیه شهرهای بزرگ، از جمله اهواز سکونت گزیده اند، به طور چشمگیر و غیر قابل مقایسه ای نسبت به دوران پیش از جنگ افزایش یافته و با توجه به مشکلات عدیده موجود و عدم مرتفع شدن آنها علی رغم وعده های داده شده در 8 سال گذشته، چنین هیزم کم و بیش مساعدی، با حداقل جرقه عامل یا عواملی شتابزا، مانند انتشار نامه ای هدفمند و مجعول که حساسیتهای قومی را اخیرا بشدت تحریک کرد، براحتی آماده شعله ور شدن است.

پس از حوادث اهواز در فروردین ماه امسال، با سفری چند روزه به استان خوزستان بر آن شدیم که از چند و چون ماجرا و وضعیتی معیشتی مردم خوزستان علی الخصوص اهواز و مناطق حاشیه ای معروف آن از نزدیک آشنا شویم و با آشنایی نزدیک با شهرهای این استان وضعیت معیشت و مشکلات فراوان آنان را بسیار درد آور یافتیم.

عبدالله از جانبازان دفاع مقدس است که از سالها قبل او را می شناسم . او اکنون در منطقه حاشیه ای " کوت عبدالله " اهواز زندگی می کند. او با مطلع شدن از سفر ما به اهواز با گرمی خاص خوزستانی ها، به استقبالمان آمد.

 

در تابستان سوزان که امکان زندگی بدون کولر برای مردم این منطقه ممکن نیست، برق فقط در ساعاتی از روز وجود دارد و در اکثر ساعات شبانه روز قطع می شود و نوسان برق نیز بارها کولرهای مردم را سوزانده است و در سالهای قبل که در فصل تابستان برق قطع می شد مردم شبها را در کوچه ها می نشستند که متاسفانه شاهد گزیده شدن کودکان خردسال توسط عقرب بوده ایم.

هنگامی که سر صحبت را با عبدالله باز کردیم، حرف های فراوانی از مشکلات مردم منطقه داشت که به گفته خودش تا کنون دهها بار آن را به مسئولان گوشزد کرده اند اما اثر نکرده است.  او می گفت : قبل از هر انتخابات کاندیداها به شهرهای ما می آیند و از مشکلات ما که به خوبی از آن آگاهند و وعده رفع  مشکلات سخن می رانند اما پس از آن که به مسئولیت رسند تمام آن سخنان فراموش می شود. هرگز یادم نمی رود که 8 سال پیش نیز چنین وعده هایی به ما دادند. به ما می گفتند که مشکل آب آشامیدنی، مشکل بیکاری و محرومیت منطقه را حل می کنیم اما اکنون که هشت سال از آن وعده ها می گذرد، هیچ کدام از آنها را عملی شده نیافتیم و تقریبا در زندگی مردم محروم این منطقه هیچ تغییری احساس نمی شود.

عبدالله که هنوز خاطره های شیرینی از حماسه آفرینی های ملت غیور ایران علی الخصوص مردم خونگرم خوزستان در مقابل ارتش متجاوز عراق دارد، معتقد است که اکنون مسئولان آنها را فقط برای رای هایشان می خواهند. اما او به سخنانش ادامه نمی دهد و ما را به جمع تعدادی از دوستانش که آنان نیز در منطقه حاشیه ای کوت عبدالله اهواز زندگی می کنند، می برد تا او متکلم وحده نباشد.

دوستان او نیز با همان گرمی که از عبدالله سراغ داشتیم از ما استقبال کردند و با اندک سوال و اشاره ای از سوی ما برای بیان مشکلات، لب به سخن گشودند.

یکی از جوانان منطقه به خبرنگار اعزامی مهر می گفت : مشکلات ما بی شمار است اما فقط مسئولان در این سالها شعار دادند. آیا این حق است که مردمی که 8 سال در مقابل هجوم وحشیانه ارتش عراق ایستادگی کرده و از همه زندگی خود گذشته است، حتی از حق استفاده از آب آشامیدنی سالم محروم باشد؟ ما حتی آب سالم نداریم. در روستاهای ما به مردم کلر می دهند و می گویند که در آب بریزید و بخورید اما برای بالاشهری های اهواز اینگونه نیست. آنها دستگاه هایی برای تصفیه آب در خانه هایشان دارند که می گویند 250 هزار تومان قیمت دارد. اما ما که نمی توانیم دستگاه تصفیه آب 250 هزار تومانی بخریم. جالب این که وقتی از این دستگاه مواد زائد را خارج می کنند، مقدار زیادی لجن و تفاله است که از آن آب خارج شده. اما محرومین مجبورند که از همین آب استفاده کنند و مشکلات بعدی همچون بیمارستان و پول زیادی که باید خانواده های محروم به جیب دکترها و بیمارستانها بریزند.

 

 
مشکلات ما بی شمار است اما فقط مسئولان در این سالها شعار دادند. آیا این حق است که مردمی که 8 سال در مقابل هجوم وحشیانه ارتش عراق ایستادگی کرده و از همه زندگی خود گذشته است، حتی از حق استفاده از آب آشامیدنی سالم محروم باشد؟ ما حتی آب سالم نداریم.

او می گوید : اداره آب و فاضلاب تانکرهایی برای ارائه آب شرب سالم ایجاد کرده اما حتی هزینه کشیدن شاه لوله برای انتقال آب به مناطق حاشیه ای شهر مثل همین کوت عبدالله  را از ما می خواهند و با این وضع بیکاری، خانواده هایی که حتی قدرت تامین نان شب را ندارند چگونه می خواهند به دولت پول لوله کشی آب که حق مسلم آنان است را بپردازند؟ 

با به میان آمدن بحث بیکاری، جوانی که 25 ساله به نظر می رسد، نیز وارد بحث شده و با حرارت در مورد بیکاری و مشکلاتی که به واسطه آن دامنگیر جوانان و مردم منطقه شده سخن می گوید. او می گوید : دولت به ما قول داده بود که بیکاری کم شود و مثلا طرح توسعه نیشکر در منطقه ایجاد شد و روز به روز در حال توسعه است اما حتی کارگرهای آن از استان های دیگر آورده می شود و در حالی که هزینه آلودگی و بالارفتن نرخ تورم ناشی از ایجاد این کارخانه ها را مردم خوزستان می پردازند، اما سود آن را کسانی دیگر می برند.

این جوان که در خلال صحبت هایش بارها ارادت خود را به امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب ابراز می دارد، از عملکرد مسئولانی که به فرمایشات حکیمانه رهبری گوش نمی دهند، بسیار گله مند است. او ادامه می دهد : درصد بسیار زیادی از درآمد کشور به علت وجود نفت و گاز از این استان تامین می شود و لوله های گاز از زیر پای ما به نقاط مختلف کشور و حتی سایر کشورها انتقال داده می شود اما مردم خیلی از شهرها و روستاهای خود خوزستان از نعمت گاز محرومند و در تابستان سوزان که امکان زندگی بدون کولر برای مردم این منطقه ممکن نیست، برق نیز فقط در ساعاتی از روز وجود دارد و در اکثر ساعات شبانه روز قطع می شود و نوسان برق نیز بارها کولرهای مردم را سوزانده است و در سالهای قبل که در فصل تابستان برق قطع می شود مردم شبها را در کوچه ها می نشینند که متاسفانه شاهد گزیده شدن کودکان خردسال توسط عقرب بوده ایم.

تعدد مشکلات و صحبت همزمان این چند نفر باعث می شود که به سختی بتوانم همه حرف هایشان را ثبت کنم اما این حالت، نشانه ای از عمق مشکلاتی است که مردم این منطقه تحمل می کنند.

پس از کوت عبدالله به سراغ یکی از روستاهای اطراف آن به نام قلعه چنعان می رویم. محرومیت منطقه برای من خبرنگار و عکاس خبرگزاری مهر بسیار شگفت آور است. در بدو ورود به روستا، با خیابان های خاکی و آب گرفتگی قسمتی از جاده به علت جاری شدن آب حاصل از مد کارون هستیم و پس از ورود به قلعه چنعان در نزدیکی بازار میوه فروشی که از حصیر و چوب درست شده توقف می کنیم.

 

دولت به ما قول داده بود که بیکاری کم شود و مثلا طرح توسعه نیشکر در منطقه ایجاد شد و روز به روز در حال توسعه است اما حتی کارگرهای آن از استان های دیگر آورده می شود و در حالی که هزینه آلودگی و بالارفتن نرخ تورم ناشی از ایجاد این کارخانه ها را مردم خوزستان می پردازند، اما سود آن را کسانی دیگر می برند

عکاس شروع به عکسبرداری از روستا می کند. فاضلاب منازل در خیابان ها جاری است و بچه های کوچک با پای برهنه و لباس های کهنه و کثیف در اطراف این فاضلاب ها مشغول بازی اند و گاهی همین زباله ها را به عنوان اسباب بازی برای خود انتخاب می کنند.

کم کم تعدادی از مردم متوجه حضور ما می شوند و یکی از اعضای شورای روستا و بعضی از مردم سر صحبت را با ما می گشایند : ما در این جا اصلا امکانات بهداشتی مناسب نداریم. مسئولان فقط شعار می دهند. چرا به شعارهای زیبایی که می دادند، عمل نکردند؟

مردم قلعه چنعان نیز از نوسان شدید برق و مشکلات فراوان ناشی از آن در فصل تابستان و همچنین عدم وجود امکانات بهداشتی مناسب و بیکاری جوانان بسیار ناراضی اند و معتقدند که مشکلات آنان قابل حل است اما باید مسئولانی بر سر کار باشند که درد آنان را بفهمند.

مردم این روستا نیز از آب آشامیدنی سالم و بهداشتی برخوردار نیستند. یکی از جوانان می گوید : آیا حق ما نیست که پس از گذشت 16 سال از جنگ از آب سالم برخوردار باشیم.

درد دل مردم این منطقه بسیار زیاد است و بسیاری از آن مشکلات را از زبان مردم سایر مناطق اهواز نیز شنیده ایم. اما جالب این که بعد از وقایع فروردین ماه در اهواز، درست در همان مناطق همه مردم ارادت خود را به اسلام و انقلاب اسلامی ابراز می دارند اما از مشکلات فراوانی رنج می برند که طاقت آنان را تمام کرده است. 

در مدتی کمی که در اهواز مستقر هستیم به مناطقی همچون ملاشیه، خشایار، کوروش، کیانپارس، شلنگ آباد و زیتون کارگری سر زدیم که اکثر مشکلات یاد شده ، در تمام این مناطق نیز مشهود بود اما نکته قابل تاملی در شلنگ آباد توجهمان را به خود جلب می کرد.

شلنگ آباد همان منطقه ای است که گویا حوادث فروردین ماه اهواز از این منطقه آغاز شده است. فقر و محرومیت به وضوح در این منطقه قابل مشاهده است و مهم این که اگر به تیرهای برق دقت کنیم شاخه های زیادی سیم برق از آنها به صورت غیر مجاز به منازل کشیده شده است.

وقتی از یکی از اهالی علت آن را جویا می شویم می گویند : خیلی از مردم منطقه قدرت پرداخت پول برق را ندارند و نوسان برق نیز آنان را رنج می دهد و از این جهت خودشان اقدام به کشیدن سیم مستقیم از تیرهای برق به منازلشان کرده اند.

محمد که دانشجوی رشته ریاضی است از نوع دیگری از مشکلات با ما سخن گفت. او اهل ملاشیه است . محمد گفت : برای دانش آموزان و دانشجویان خوزستانی علی رغم استعدادهای درخشانی که در این استان وجود دارد، امکانات آموزشی و پرورشی مناسبی فراهم نیست و حتی در گزینش معلمان و اساتید مجرب و نیز کمترین دقت لازم صورت می گیرد.

محمد که به همراه یکی دیگر از دوستانش با ما همکلام شده، معتقد است : خوزستان می تواند مرکز صدور انقلاب و تشیع به جهان عرب باشد اما متاسفانه به این مساله کمترین توجه صورت گرفته است و حتی علی رغم اشتیاق دانشجویان کشورهای عربی برای تحصیل در دانشگاه های خوزستان، این امکان برای آنان فراهم نشده است.

محمد گفت : برخلاف نظر بعضی ها که زبان عربی را نقطه ضعف این مردم می دانند اما به نظر من زبان عربی از نقاط مثبتی است که در خوزستان می توان از آن به بهترین نحو برای اهداف عالی انقلاب و اسلام بهره برد. اما متاسفانه عده ای همواره به دنبال القاء این تفکرند که خوزستان خواستار جدایی از ایران است، غافل از این که مردم خونگرم و انقلابی خوزستان که بارها رشادت خود را در مقابله با استکبار به اثبات رسانده اند، به میهن خود یعنی ایران اسلامی عشق می ورزند و از مسئولان نیز انتظار زیادی ندارند. انها فقط می خواهند که دولت به مطالبات حقیقی آنان پاسخ گفته و بر اساس دستورات رهبری به فقر و فساد و تبعیض و بیکاری در این استان پایان دهند، نه هیچ چیز دیگر.

در این مدت با مردم بسیاری سخن گفتیم و سخنان فراوان و زیبایی از این مردم خونگرم شنیدیم که تکلیف رسانه ها و مسئولان را در جهت رفع مشکلات و تامین مطالبات حقیقی مردم این استان به وضوح روشن می کند و ناگفته هویداست که امروز بزرگترین وظیفه و تکلیف مسئولان کشور تلاش در جهت تامین نیازهای اولیه و اساسی محرومان و آسیب پذیران جامعه است. کوخ نشینان، توقع کاخ ندارند. 




  • دانلود فیلم