در طول مسیر رنگ سبز مزارع و نخلستانها، چشمانم را نوازش میداد. باور نمیکردم که اطراف اهواز این چنین سرسبز و با نشاط باشد. یاد بهشتهایی افتادم که میخشکند. شاید اینجا امتداد همان باغهای «الغمیج» و «شکاره» باشد، همان تصاویر آمازونی که مادام دیولافوای فرانسوی برایمان به تصویر کشیده بود. قبلاً تصاویری خیرهکننده از این روستا را در تلفن همراه دوستم دیده بودم و همین قویترین انگیزه برای رفتنم به آنجا بود. دیدن نخلستانهایی با نخلهای سرسبز و استوار که ثمره آنها خرمای برحی، بریم و سعمران است برایم جالب بود. گشتی در روستای «غزاویه» زدم و دنبال مسیر نخلستانها و تاکستانها بودم و دیدم این روستا در تاکستانها، نخلستانها و زمینهای زراعی محصور شده است. اما در بین مسیر زیبایی که به این نخلستانها منتهی میشود، مشکلات و کمبودهایی دیدم که خط نگاهم از آنها قطع نمیشد.
تحصیل در کانتینر
آمار دانشجویان این روستا بیش از 60 نفر است که امسال 6 نفر در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شدهاند و اهالی روستا امیدوارند در آینده این آمار افزایش یابد. در گذشته، اگر دختری به مدرسه میرفت، باعث تعجب ساکنان روستا میشد اما مجیده نواصر، یکی از دختران روستا به مرحله استاد دانشگاهی رسیده است. او استاد دانشگاه پیام نوربندر عباس در رشته ادبیات عرب است. دکتر مجید نواصر و حسین نواصر استاد دانشگاه چمران که فوق لیسانس ادبیات فرانسه دارد و اکنون بازنشست شده، از ساکنان روستای غزاویه هستند.
اما درس خواندن در این روستا چندان کار راحتی نیست. مدرسه ابتدایی در جاده اصلی روستا درست روبروی روستا واقع است. این مدرسه 5 کلاس دارد و روی تابلوی آن تاریخ تأسیس را 1372 نوشتهاند در حالی که با توجه به رشد جمعیت روستا، نیاز به کلاسهای بیشتر در این مدرسه، محسوس است. کلاسهای مدرسه مختلط هستند. حدود 3 سال میشود که مهد کودکی کوچک در این دبستان دایر شده است. دهیار درباره وضعیت مدرسه غزاویه میگوید: پشت این دبستان، یک مدرسه راهنمایی دخترانه هست که یکی از کلاسهایش، در کانتینر دایر میشود و به همین دلیل برخی معلمان، تمایلی به تدریس در این شرایط ندارند. یکی از دختران روستا که در این مدرسه درس میخواند، میگوید: این مدرسه تنها روستای ما را پوشش نمیدهد و دانشآموزان زیادی از روستاهای بحور، وعیلیه، موران، عمیشیه بزرگ، طرفایه، بریچه و فرسیات هم در اینجا درس میخوانند.
در این روستا برای دختران و پسران مقطع دبیرستان و همچنین برای پسران مقطع راهنمایی وجود ندارد. پسرهای راهنمایی مجبورند به روستای مظفری بروند که فاصله آن تا غزاویه 4 کیلومتر است. دختران دبیرستانی نیز به منطقه"کوت امیر" یا اهواز میروند. پسرهای روستا هم همین مشکل را دارند. هزینه سرویس دختران دبیرستانی را که در کوت امیر درس میخوانند، آموزش و پرورش تقبل کرده اما پسران و دخترانی که در اهواز درس میخوانند با هزینه خودشان سرویس میگیرند. هر چند سرویسی که آموزش وپرورش پرداخت هزینهاش را تقبل کرده، امسال 3ماه بعد از بازگشایی مدارس کارش را آغاز کرد.
"احمد نواصر" یکی دیگر از اهالی درباره مسجد روستا میگوید: مسجد صاحب الزمان (عج)سال 61 به همت اهالی روستا و با وقف زمینی که حاج جلیل نواصر به اهالی هدیه داده بود به کمک روستاییان ساخته شد. بنای مسجد فرسوده شده و اوقاف هم برای بازسازی آن، هیچ کمکی نمیکند.
روستای نمونه
دهیار نداشتن انشعاب گاز خانگی را یکی از مشکلات بزرگ اهالی روستا میداند و میگوید: از کپسول گاز استفاده میکنیم و مدتهاست که گاز نداریم. قرار است که تا دو ماه آینده علمکهای گاز نصب شوند.
علی نواصر به موضوع بهسازی روستا میپردازد و میگوید: بهسازی روستا از سال 81 آغاز و غزاویه به عنوان روستای الگو انتخاب و چهار خیابان اصلی و یکی از خیابانهای فرعی جدول کاری و خیابان اصلی روستا آسفالت شد. از سال 81 به بعد، حدود 6 سال، هیچ بودجهای برای بهسازی غزاویه تعیین نشد تا اینکه در سال 88 مبلغی معادل یکصد میلیون تومان به روستا اختصاص یافت و با این مبلغ، در 4 خیابان روستا به طول 1250 متر و یک خیابان فرعی صد متری طرح جدول گذاری و ساخت جوی انجام شد.
گنداب کنار روستا
در بافت قدیم روستا، بوی تعفن آزار دهنده است. فاضلاب روستا به بافت قدیم روستا منتهی و باعث انتشار لودگی در این بخش میشود. آبهای آلوده به تاکستانها و نخلستانها سرازیر میشود. این گندآب باعث رشد نیزارهایی به ارتفاع 10 متر و طول 50 متر شده است. فاصله نزدیکترین منازل روستا تا این گندآب، حدود 7 متر میشود.
دهیار از پیگیری برای رفع این معضل خبر میدهد و میگوید: برای بنیاد مسکن و دیگر ارگانها در این زمینه زیاد نامه نگاری کردهایم. تازگی مدیر اجرایی طرحهای روستایی قول داده که به محض تأمین بودجه، اعتباری برای لولهکشی فاضلاب تخصیص یابد.
علی نواصر درباره یکی از طرحهای در حال اجرا در روستا توضیح میدهد: تفاهم نامهای برای پلاک کوبیبین دهیاری و اداره پست منعقد شده است. طبق این قرارداد، منازل روستا پلاک کوبی و به صندوقهای پست مجهز میشوند که تاکنون تعدادی از صندوقها نصب شدهاند.
ورزش یعنی شاهین و کارون
یکی از جوانان روستا با لباس ورزشی مشغول تمرین است. درباره ورزش غزاویه میگوید: غزاویه دو تیم فوتبال به نامهای شاهین و کارون دارد؛ همین بس. تیم کارون سالها پیش تشکیل شده و حتی پدرم، در جوانی عضو این تیم بود. تیم شاهین هم 15 سال است که تشکیل شده. این تیم مختص جوانان و کارون، تیم بزرگسالان است، من هم عضو تیم کارون غزاویه هستم. در غزاویه یک تیم برای نونهالان داریم که تمرین و بازیهایشان در پایگاه بسیج انجام میشود. گفتههای این جوان ورزشکار نشان میدهد هرچند استعدادهای ورزشی در این روستا وجود دارد اما نبود امکانات مناسب برای پرداختن به ورزشهای گوناگون، یا آنها را خانه نشین کرده است.
روشنایی ناکافی
مهمترین مشکل این اهالی کافی نبودن امنیت مسیر و محدود بودن زمان تردد از شهر به روستا است. ساعت که از 21 بگذرد، رانندههایی که از جاده اصلی کنار روستا میگذرند حاضر نمیشوند کسی را تا منطقه «استیشن» برسانند؛ مگر اینکه برای آنها آشنا باشی. به گفته روستاییان این مسیر، امنیت کافی ندارد و حتی آژانس هی مسافربری منطقه استیشن برای مسیر غزاویه و روستاهای اطرافش، کمتر تاکسی میفرستند. تاریکی مسیر، مشکل امنیت را دو چندان کرده است. اهالی از سرقتهایی که در این مسیر اتفاق افتاده میگویند و تقاض میکنند که اداره برق، تأمین روشنایی این مسیر را در اولویت کاری قرار دهد تا بخش عمدهای از مشکلات امنیتی آن حل شود.
20 سال دیگر از هنر بگوییم
فاطمه نواصر یکی از دختران هنرمند این روستا که تاکنون چندین نمایشگاه نقاشی دراهواز و دانشگاه برگزار کرده، در خصوص فعالیت هنری در روستا میگوید: غزاویه به لحاظ کارهای فرهنگی خیلی ضعیف است اما استعداد زیادی برای انجام کارهای فرهنگی و هنری در بچههای دبستانی این روستا وجود دارد. چند مرتبه خواستم جلسه نوجوانان و کودکان را با کارهای فرهنگی آشنا کنم اما برای این کار به بودجه و برنامه نیاز است که متاسفانه هیچ بودجهای نداریم. از نظر من باید 20 سال دیگر درباره هنر و فعالیتهای فرهنگی در این روستا حرف بزنیم چراکه حل مشکلاتمهمتر در اولویت است.
وجه تسمیه روستای غزاویه
بنا به گفته اهالی نام روستا از تلفیق 2 واژه غزو و ویه تشکیل شده به معنای کسی که به جنگ رفته و از جنگ برگشته است. 90 درصد این اهالی از قبیله نواصر هستند و ارتباط خویشاوندی و تعاون بین این اهالی، از توانمندیهای فرهنگی این روستاست.
حدود 200 سال پیش خانواده شیخ «طعمه بن دلافی» این محل را به دلیل نزدیکی به رودخانه کارون و موقعیت مناسب برای کشاورزی و دامداری، برای سکونت انتخاب کردند. از گذشته تاکنون اطراف این روستا را نخلستانهای وسیعی در بر گرفته است. این روستا در 9 کیلومتری اهواز و شرق رودخانه کارون واقع است و حدود 85 درصد از اهالی آن کشاورز هستند. در این روستا حدود 300 خانوار (نفر1500) ساکن هستند. اهالی روستا معتقدند که اینجا در گذشته در دل محله دیگری به نام «ام صخیر» بوده که آثار تاریخی آن بجا مانده است. این روستا دارای 4خیابان اصلی و حدود 10 خیابان فرعی است که هنوز نام گذاری نشدهاند.
گزارش :قاسم منصور آل کثیر - همشهری- خبرگزاری کوتعبدالله
عکس:سعید نواصر
بروال - این روزها آب آشامیدنی و لولهکشی بسیاری از مناطق کلان شهر اهواز بهدلیل بارندگی گلآلود شدهاست و دیگر استانداردهای لازم را برای آشامیدن ندارد؛ تاحدی که بوی تعفن فاضلاب میدهد.
وضعیت آب بعضی از مناطق به ویژه منطقه کوتعبدالله فاجعهبار است، زیرا آب شرب این منطقه چند سالی است که خیلی آلوده و غیرقابل استفاده شده است و با وجود پیگیریهای مردم آن منطقه هنوز سازمانهای مربوطه برای اصلاح وضعیت آب منطقه اقدامی نکردهاند.
این در حالی است که مردم علاوه بر پرداخت قبوض آب به شرکت آب و فاضلاب برای استفاده از آب آشامیدنی سالم، باید هزینههای بسیاری را برای خرید آب از تصفیهخانههای محلی و آب سالم متحمل شوند در حالی که این شرکت آب و فاضلاب است که باید این هزینهها را پرداخت کند.
آب شرب آلوده یکی از راههای ابتلا و انتقال انواع بیماری ویروسی و میکروبی است و حتی میتواند خطراتی تا حد مرگ را برای افرادی که از آن استفاده میکنند، بهدنبال داشته باشد.
تشدید آلودگی آب در هنگام بارندگی:
به گزارش بروال به نقل از ایسنا، کارشناسان معتقدند در جریان انتقال آب از رودخانهها، گل و لای وارد حوضچهها شده و مدتی در این حوضچهها تهنشین میشوند اما در زمان بارندگی با آب ترکیب شده و مشکلاتی را در فرایند تصفیه بهوجود میآورد.
در زمان انتقال آبهای سطحی به حوضچه اگر بارندگی صورت گیرد، مواد آلوده وارد حوضچه شده و در شرایط نگهداری آب اختلال ایجاد میکند و میزان ماندگاری آب را در حوضچه کاهش میدهد و گلولای قبل از تهنشین شدن وارد لولههای آب میشود.
از سوی دیگر تصفیهخانههای اهواز جوابگوی جمعیت 5/1 میلیونی نیست؛ زمانی که این تصفیهخانهها احداث شد، جمعیت اهواز فقط 4 هزار نفر بود، اما حالا با وجود گذشت 40 سال و افزایش چند برابری جمعیت، تصفیهخانههای کلان شهر اهواز هنوز همان تعداد است و حتی نسبت به سالهای گذشته فرسودهتر شدهاند. همچنین شبکه انتقال آب به مناطق اهواز نیز فرسوده است و مشکلاتی را در انتقال آب برای مصرف ایجاد کرده است.
کوتعبدالله، منطقهای که همیشه با مشکل آلودگی آب مواجه است
یکی از مشکلات اصلی منطقه کوتعبدالله ناشی از دوری این منطقه از تصفیهخانههای اصلی است، زیرا تصفیهخانه در شمال شهر واقع شده است؛ از سوی دیگر وضعیت این منطقه به دلیل اینکه شبکه انتقال آب فرسودهای دارد، نسبت به مناطق دیگر بحرانیتر است و آب منطقه در زمان بارندگی بهشدت آلوده میشود.
طی بازدیدی که از منطقه کوتعبدالله داشتیم اهالی این منطقه گفتند که آب لولهکشی آنها به حدی آلوده است که قابل استفاده برای شستوشو هم نیست؛ بعضی بخشهای این منطقه نیز فقط 12 ساعت در روز آب دارند و شبها آب بعضی از منازل قطع میشود. گذر در سطح شهر این امر را به خوبی نشان میدهد.
اهالی منطقه کوتعبدالله برای تامین آب شرب و آشپزی بشکههای 20 لیتری را خریداری میکنند و هر ماه هم قبضهای بیش از 50 هزار تومانی را میپردازند؛ این در حالی است که هیچگونه استفادهای از آب لولهکشی ندارند.
یکی از اهالی این منطقه میگوید "وضعیت آب خیلی نامناسب است و مردم دیگر از آب تصفیههای خانگی استفاده نمیکنند، زیرا هر دو ساعت یکبار باید فیلتر آبتصفیهکن را عوض کنند و این در حالی است که در شرایط معمولی آب، فیلترها را ماهی یکبار باید تعویض کرد."
همچنین یکی از آبتصفیهکنداران منطقه کوتعبدالله گفت: چند ماه است که آب آلودهتر از گذشته شده به طوری که زمان بارندگی آلودگی آب تشدید میشود و با وجود مراجعه زیاد مردم برای خرید آب، ما نمیتوانیم آب تصفیه کنیم زیرا دستگاههای ما توانایی تصفیه آب را با این میزان آلودگی ندارند.
در اینباره آلودگی آب شرب منطقه کوتعبدالله با احمد منجزی، معاون بهرهبرداری شرکت آب و فاضلاب اهواز نیز گفتوگو کردیم که وی در پاسخ اظهارکرد: این منطقه یکی از مناطق حاشیه کلان شهر اهواز است و با توجه به رشد جمعیت شهر آبفای اهواز تدابیری در جهت حل این مشکلات انجام داده است.
وی ادامهداد: قبلا از حوضچههای خاکی جهت تصفیه آب استفاده میشد که این حوضچهها بهعنوان تصفیهخانه آب را تهنشین میکرد و دستگاه فیلتر تحت فشار فرایند تصفیه آب را انجام میداد و بعد از تهنشین شدن آب مواد شیمیایی اضافه میشد.
معاون بهرهبرداری شرکت آب و فاضلاب اهواز خاطرنشانکرد: بیشتر بخشهای کوتعبدالله فاقد شبکههای فاضلاب شهری است و از کانالهای روباز برای رفع فاضلاب آنها استفاده میشود و به همین علت آب این منطقه بودار است.
منجزی با اشاره به بارندگیهای اخیر و تشدید آلودگی آب منطقه کوتعبدالله نیز گفت: بارندگیهای اخیر موجب افزایش آلودگی رودخانه کارون به بیش از 23 هزار ec رسید و تصفیهخانه این منطقه توان تصفیه آب با این میزان آلودگی را نداشت؛ به همین علت تصفیهخانه را خاموش کردیم و این اقدام موجب شد آلودگی به آب منازل برسد.
وی افزود: در حال حاضر دو گروه جهت شست و شوی شبکه آب این منطقه اعزام شده و خوشبختانه کیفیت آب بهتر شده و با کمفشاری آب هم مواجه نیستیم و تیرگی روزدخانه نیز کمتر شده است. علاوه بر این اقدامات، خط لوله 600 میلیمتری نیز از آبهای شوشتر به شبکه آب اهواز انتقال دادیم که در بالا رفتن کیفیت آب تاثیرگذار بوده است.
به گزارش خبرنگار ایسنا خاموش کردن تصفیهخانه فاضلاب در حالی از سوی آب و فاضلاب اهواز صورت گرفته که هیچگونه اطلاعرسانی در این خصوص انجام نشده بود و مردم منطقه کوتعبدالله و شاید بسیاری دیگر از مناطق کلان شهر اهواز بدون اطلاع از این قضیه و اینکه آب شرب آلوده و دیگر قابل استفاده نیست، همچنان از آن استفاده میکردند.
به اعتقاد کارشناسان تنها راه جلوگیری از بروز این مشکلات استفاده از دستگاههای تصفیه آب جدید است، زیرا تصفیهخانههای اهواز خیلی قدیمی هستند و بیش از 40 سال قدمت دارند و به همین دلیل در زمان بارندگی، آب گلآلود میشود. برای حل این مشکل شرکت آب و فاضلاب استان باید قسمت به قسمت این شبکه را از زمین خارج و شبکههای جدیدی را جایگزین آن کنند و بهطور کلی باید سیستم و تکنولوژی تصفیهخانهها و شبکه انتقال آب کاملا تغییر کند؛ البته انجام این کار به 10 سال زمان نیاز دارد.
مردم منطقه کوتعبدالله و برخی دیگر از مناطق کلان شهر اهواز سالهاست که از نعمت آب آشامیدنی سالم بیبهرهاند و لذا لازم است مسئولان استان در اسرع وقت این مشکل را مرتفع و حداقل نیازهای مردم را تامین کنند.
کارون در حسرت یک قطره باران و آب است چون 11 استان کشور را تغذیه می کند.اما دریغ از یک روز بارندگی.اگر در اهواز باران ببارد دریاچه هایی از فاضلاب و گندآب در خیابان های اهواز بوجود می آید.
اول صبح از خانه آمدم بیرون وبه چهارراه آبادان که رسیدم دیدم تا 40 سانتی متر فقط فاضلاب و گندآب و هر چیزی که کثافت خیابان ها را که توسط باران شسته شده در بالای آب جمع شده در جلوی راهم بود آخه دیشب یعنی باران باریده بود!نتوانستم خودم را به ایستگاه برسانم چون می بایست از خیر سلامتی خودم و از خیر شلوارم می گذشتم ودل به دریا می زدم (دل به گندآب و فاضلاب می زدم).
این مسیر چهارراه آبادان را تا نزدیک فلکه وتالار سیمرغ ادامه دادم تا توانستم خودم را به اتوبان برسانم چون تمام این مسیر پراز این گندآب ها بود.کاش این مشکل فقط در این جا ختم میشد.سه راه خرمشهر،خیابان های فرعی مسیر کوت عبدالله ،خیابان ادهم(منطقه باغ شیخ) ،خیابان 22بهمن(نرسیده به شهرک اهواز)،میدان شهید بندر(فلکه چهارشیر) وبسیاری از مناطق دیگر نیز به این صورت بود.جالب اینجاست که سالها اهواز از چنین مشکلی رنج میبرد وکسی این مشکل را حل نکرده است.
ای کاش کسانی بودند که همچون نخل اهواز در عین سربلندی و پایداری و استقامت شاخه هایش را متواضعانه به پایین آویزان میکرد و همیشه برای جای دادن مردم در دل خود سعی می کردند.
خبر گزاری کوتعبدالله
ختصاصی کوتانیوز- برق این نعمت الهی که لزوم بودن آن بر هیچ کسی پوشیده نیست،این روزها برای اهالی ساکن در حاشیه شهر اهواز در منطقه کوت عبدالله دردسرساز شده است.
به گزارش خبرنگار ما- عده ای از ساکنین منطقه با نوشتن طومار علیه سازمان برق در منطقه خواستار پیگیری جدی مسئولین وحل این معضل شده اند.در این درخواست آمده است که برق روستاها بنا به دلایل نامعلومی به صورت یک روز درمیان می رود،وچه بسا شبها که تنها روشنی در روستاها بوده با خاموشی باعث بی امنیتی نیز شده است به جزء این خسارت وارده به لوازم برقی جای خود دارد. بارها پیگیری کردند وتماس گرفته اند که به جوابی برسند ولی افسوس که کسی جوابگو نبوده ونیست.
علی البوکرد ساکن یکی از روستا نیر در گفتگو با خبرنگارما افزود:شخصا در چندین نوبت با شماره اعلام شده ازسوی سازمان مربوطه تماس گرفتم ولی با اشغال ممتد شماره مورد نظر مواجه شده وبعد از تماس ساعتها جواب نیرو نداریم تا جایی که برق مشکل دارد را درست کنیم مواجه شدیم.
مهدی کردانی که دارای هیئت مذهبی بوده واین روزها نیز مشغول برگزاری مراسمات عزاداری در منطقه بوده گفت:تا بحال چنین قطعی برق بصورت مستمر در منطقه نداشتیم گویی بابرنامه ریزی این کار صورت می گیرد،من شبها مراسم تعزیه دارم وبا وجود بی برقی چند شب است که مراسم ما تعطیل شده است با سازمان مربوطه تماس گرفتیم که شاید به حرمت این شبها برق را قطع نکند ولی پاسخ سربالا شنیدیم انتظار ما از مسئولین رسیدگی جدی موضوع است.
درپایان ضمن تماس با سازمان برق منطقه متاسفانه کسی پاسخگو نبود.!!!
خبرگزاری کوتعبدالله
مشکلات زندگی مردم کوت عبد الله اهواز
امروز گذری بر مناطق محروم خوزستان و شهر اهواز همچون کوت عبدالله، زرگان، حمیدیه، شوش، سوسنگرد، هویزه، خشایار، کیان آباد، ملاشیه، سیاحی، کیان پارس، شهرک طالقانی، شیلنگ آباد، لشکرآباد و ... گواه این مدعاست که پس از گذشت 8 سال از عمر دولت کنونی و شعارهای فراوانی که در جهت رفع مشکلات استان خوزستان داده شد، بسیاری از مشکلات مردم این استان همچنان به قوت خود باقی است و چه مناطق پرجمعیت و محروم فراوانی است که در حسرت آب سالم، فضای بهداشتی، آموزش مناسب، فضاسازی فرهنگی و تفریحی و محیط امن به سر می برند.
سرویس سیاسی خبرگزاری "مهر" برای بررسی وضعیت عمومی در استان قهرمان پرور و مقاوم خوزستان و نقش دستگاهها و ارگانهای مسوول در این زمینه ، خبرنگاران خود را به سرزمین لاله های تفتیده اما سربلند فرستاد تا آیینه گلایه مردم صبور این خطه از وعده های بر زمین مانده مسوولین باشد. پیشاپیش بر این نکته پای می فشاریم که این گزارش نقدی بر وعده های عمل نشده است و هرگز به معنای خدمات انجام شده نیست. لذا انتظار می رود با نگاه مشفقانه مدیران منطقه ای و ملی زمینه برآوردن هرچه سریعتر وعده های داده شده فراهم شود. وعده هایی که از نگاه ما وعده فرد نیست، وعده نهادهای قانونی نظام است و دولت آینده نیز با هرگزایشی باید در تامین آن بکوشد. چه ؛ مردم خونگرم خوزستان سزاوار توجه افزون ترند. سید محمد خاتمی رییس جمهور محبوب منطقه در دیدار عمومی با مردم اهواز ، 13 اسفند 76گفته بود : « برای من دردآور است که خوزستان در کنار پرآب ترین رودخانه های کشور و در کنار خلیج فارس هنوز از بى آبى و آب ناسالم رنج مى برد. من در اینجا به شما مردم عزیز قول مى دهم که به یاری خداوند در طى یک سال آینده ، آب آشامیدنى از گتوند به اهواز منتقل خواهد شد و به شما قول مى دهم به لطف خداوند در طى سال آینده ، مساله فاضلاب شهر اهواز، دست کم در مناطق بحرانى حل خواهد شد.» یا سوم خرداد 79 و مردم خرمشهر در جریان سخنرانی عمومی ایشان شنیدند: « دو مساله مهم در آبادان و خرمشهر و به خصوص خرمشهر هست. یکى مساله بى کاری ودیگری کمبود آب آشامیدنى که به عنوان اولى ترین نیاز این مردم است. من به این مردم بزرگوار بگویم که به لطف خداوند طرح جامع بازسازی با توافق سازمان برنامه و بودجه و استانداری در حال مطالعه است و مسایل اقتصادی، امنیتى، سیاسى و فرهنگى شهرهای جنگزده آبادان، خرمشهر و دشت آزادگان در بودجه آینده به طور جامع دیده خواهد شد و نیز تصمیم گرفته شد که برای رفع مشکل آب از بیرون خرمشهر و آبادان به این دو شهر آب منتقل بشود که در آینده خواهد شد.... طرح های خاصى وزارت نفت داشته که 30میلیون دلار سرمایه گذاری آن، به نتیجه رسیده و165میلیون دلار آن درحال انجام است که با پایان یافتن این دو طرح در خرمشهر، به لطف خداوند، 17درصد از 27 درصد بى کاری ای که از بالاترین بى کاری هاست، کاهش خواهد یافت.» اما وضعیت اینک چگونه است؟ سخنانی که با هم خواندیم قسمت هایی از سخنرانی های رئیس جمهور در جمع مردم شهرهای استان خوزستان است. قبل از دوم خرداد 76 و درروزهای تبلیغات داغ انتخاباتی و ایام پیش از آن شعارها و وعده های بسیاری از سوی افراد مختلف به مردم پاک و نجیب استان خوزستان داده شد، وعده هایی چون تامین آب شرب سالم برای شهرهای اهواز، خرمشهر، آبادان، شادگان ، سوسنگرد و ... ، ارتقای سطح آموزش و بهداشت، انتصاب مدیران بومی، بازسازی مناطق آسیب دیده از جنگ، پاکسازی مناطق آلوده به مین، احیای کشاورزی منطقه، کاهش نرخ بیکاری، تامین مسکن نیازمندان، ارتقای سطح فرهنگی، رسیدگی به وضعیت بحرانی شهر مسجد سلیمان ( آلودگی شدید هوا)، تامین امنیت منطقه و بسیاری وعده های دیگر که متاسفانه به نظر می رسد در 8 سال گذشته کمترین تلاش ها در این باره انجام شده است. این درحالی است که در انتخابات ریاست جمهوری سال 76، استان خوزستان سومین استانی بود که بالاترین درصد آرا را به آقای خاتمی داد وه در این میان ، عرب زبانهای این استان بالای 93 درصد آرای خود را به نفع وی به صندوق ها ریخته بودند. استان خوزستان یکی از استانهای محروم کشور از دوران قبل از انقلاب است که با قرار گرفتن در جبهه مقدم جنگ، مسائل و مشکلاتش دو چندان گردید و از قافله حرکت عمرانی نسبت به بسیاری از استانهای دیگر دچار عقب ماندگی شد. از جمله آسیب های این دوران مساله مهاجرت و جنگ زدگی، حاشیه نشینی، عدم ارائه مناسب خدمات شهری، افزایش جمعیت شهری و معضل اشتغال می باشد که متاسفانه با گذشت 16 سال از اتمام جنگ، علیرغم تلاشهای صورت گرفته آنچه در خور شان این مردم ایثارگر و سختی کشیده بود محقق نشده است. به گزارش خبرنگار "مهر" ، امروز گذری بر مناطق محروم خوزستان و شهر اهواز همچون کوت عبدالله، زرگان، حمیدیه، شوش، سوسنگرد، هویزه، امانیه، طلائیه، خشایار، کیان آباد، کوروش، ملاشیه، سیاحی، کیان پارس، شهرک طالقانی، شیلنگ آباد، لشکرآباد، زیتون کارگری و ... گواه این مدعاست که پس از گذشت 8 سال از عمر دولت کنونی و شعارهای فراوانی که در جهت رفع مشکلات استان خوزستان داده شد، بسیاری از مشکلات مردم این استان همچنان به قوت خود باقی است و مناطق پرجمعیت و محروم فراوانی است که در حسرت آب سالم، فضای بهداشتی، آموزش مناسب، فضاسازی فرهنگی و تفریحی و محیط امن به سر می برند. در سالهای پیش از جنگ، با وجود حضور گسترده مهاجران اقتصادی فصلی و دائمی در شهرهایی نظیر آبادان، خرمشهر و اهواز، اعراب ساکن خوزستان که در ساختارهایی قبیله ای و عشیره ای تجمع و سازمان یافته بودند، عمدتا در نواحی روستایی و حداکثر در شهرستان هایی کوچک مانند شادگان و سوسنگرد متمرکز بودند و فعالیت اقتصادی آنان بیشتر به کشاورزی، دامداری و ماهیگیری در اندازه هایی نه چندان بزرگ محدود می شد، اما پس از کوچ اجباری ناشی از جنگ، بخش چشمگیر این جمعیت به زادگاه یا اقامتگاه پیشین خود بازنگشت و راهی شهرهای بزرگ استان خوزستان شد. غیرقابل استفاده بودن بخش عمده ای از زمینهای زراعی به دلیل وجود مین و بقایای جنگ، اجرای طرحهایی نظیر طرح کشت و صنعت نیشکر و وجود جذابیتهای بیشتر در شهرها از جمله دلایلی بوده که باعث تشویق اعراب به سکنی گزیدن در شهرها شده است.
درصد بسیار زیادی از درآمد کشور به علت وجود نفت و گاز از این استان تامین می شود و لوله های گاز از زیر پای ما به نقاط مختلف کشور و حتی سایر کشورها انتقال داده می شود اما مردم خیلی از شهرها و روستاهای خود خوزستان از نعمت گاز محرومند. |
با این همه، فراهم نبودن ساختارهای لازم در شهرهایی که پس از انقلاب در حال رونق یافتن بود و پس از جنگ به شهرهایی محروم، ویران و فاقد امکانات و تاسیسات اقتصادی لازم بدل شده بودند، باعث شد سیل جمعیت عرب، از جمله به دلیل وجود زمینه های مساعد دیگر، جذب شهرها نشود و در نهایت به ناگزیر در حاشیه شهرها باقی بماند و عمدتا مشاغلی چون دستفروشی و داد و ستدهای خرد را برگزیند. بروز چنین تغییری در شیوه زیست و مناسبات اقتصادی، حتی به رغم حفظ ساختارهای قبیله ای، تاثیراتی مشخص بر مطالبات مردم خوزستان بر جای گذاشت و به همین علت به نظر می رسد نا آرامیهای خوزستان، اگرچه در پی اعتراضاتی با رنگ و بوی قومی آغاز شد، اما برآمده از انگیزه های قومیتی اعراب ساکن خوزستان نیست. در نگاهی کلی می توان به این جمع بندی رسید که پس از جنگ هشت ساله، شمار اعرابی که خودخواسته یا به اجبار شهرنشین شده یا در حاشیه شهرهای بزرگ، از جمله اهواز سکونت گزیده اند، به طور چشمگیر و غیر قابل مقایسه ای نسبت به دوران پیش از جنگ افزایش یافته و با توجه به مشکلات عدیده موجود و عدم مرتفع شدن آنها علی رغم وعده های داده شده در 8 سال گذشته، چنین هیزم کم و بیش مساعدی، با حداقل جرقه عامل یا عواملی شتابزا، مانند انتشار نامه ای هدفمند و مجعول که حساسیتهای قومی را اخیرا بشدت تحریک کرد، براحتی آماده شعله ور شدن است. پس از حوادث اهواز در فروردین ماه امسال، با سفری چند روزه به استان خوزستان بر آن شدیم که از چند و چون ماجرا و وضعیتی معیشتی مردم خوزستان علی الخصوص اهواز و مناطق حاشیه ای معروف آن از نزدیک آشنا شویم و با آشنایی نزدیک با شهرهای این استان وضعیت معیشت و مشکلات فراوان آنان را بسیار درد آور یافتیم. عبدالله از جانبازان دفاع مقدس است که از سالها قبل او را می شناسم . او اکنون در منطقه حاشیه ای " کوت عبدالله " اهواز زندگی می کند. او با مطلع شدن از سفر ما به اهواز با گرمی خاص خوزستانی ها، به استقبالمان آمد.
در تابستان سوزان که امکان زندگی بدون کولر برای مردم این منطقه ممکن نیست، برق فقط در ساعاتی از روز وجود دارد و در اکثر ساعات شبانه روز قطع می شود و نوسان برق نیز بارها کولرهای مردم را سوزانده است و در سالهای قبل که در فصل تابستان برق قطع می شد مردم شبها را در کوچه ها می نشستند که متاسفانه شاهد گزیده شدن کودکان خردسال توسط عقرب بوده ایم. |
هنگامی که سر صحبت را با عبدالله باز کردیم، حرف های فراوانی از مشکلات مردم منطقه داشت که به گفته خودش تا کنون دهها بار آن را به مسئولان گوشزد کرده اند اما اثر نکرده است. او می گفت : قبل از هر انتخابات کاندیداها به شهرهای ما می آیند و از مشکلات ما که به خوبی از آن آگاهند و وعده رفع مشکلات سخن می رانند اما پس از آن که به مسئولیت رسند تمام آن سخنان فراموش می شود. هرگز یادم نمی رود که 8 سال پیش نیز چنین وعده هایی به ما دادند. به ما می گفتند که مشکل آب آشامیدنی، مشکل بیکاری و محرومیت منطقه را حل می کنیم اما اکنون که هشت سال از آن وعده ها می گذرد، هیچ کدام از آنها را عملی شده نیافتیم و تقریبا در زندگی مردم محروم این منطقه هیچ تغییری احساس نمی شود. عبدالله که هنوز خاطره های شیرینی از حماسه آفرینی های ملت غیور ایران علی الخصوص مردم خونگرم خوزستان در مقابل ارتش متجاوز عراق دارد، معتقد است که اکنون مسئولان آنها را فقط برای رای هایشان می خواهند. اما او به سخنانش ادامه نمی دهد و ما را به جمع تعدادی از دوستانش که آنان نیز در منطقه حاشیه ای کوت عبدالله اهواز زندگی می کنند، می برد تا او متکلم وحده نباشد. دوستان او نیز با همان گرمی که از عبدالله سراغ داشتیم از ما استقبال کردند و با اندک سوال و اشاره ای از سوی ما برای بیان مشکلات، لب به سخن گشودند. یکی از جوانان منطقه به خبرنگار اعزامی مهر می گفت : مشکلات ما بی شمار است اما فقط مسئولان در این سالها شعار دادند. آیا این حق است که مردمی که 8 سال در مقابل هجوم وحشیانه ارتش عراق ایستادگی کرده و از همه زندگی خود گذشته است، حتی از حق استفاده از آب آشامیدنی سالم محروم باشد؟ ما حتی آب سالم نداریم. در روستاهای ما به مردم کلر می دهند و می گویند که در آب بریزید و بخورید اما برای بالاشهری های اهواز اینگونه نیست. آنها دستگاه هایی برای تصفیه آب در خانه هایشان دارند که می گویند 250 هزار تومان قیمت دارد. اما ما که نمی توانیم دستگاه تصفیه آب 250 هزار تومانی بخریم. جالب این که وقتی از این دستگاه مواد زائد را خارج می کنند، مقدار زیادی لجن و تفاله است که از آن آب خارج شده. اما محرومین مجبورند که از همین آب استفاده کنند و مشکلات بعدی همچون بیمارستان و پول زیادی که باید خانواده های محروم به جیب دکترها و بیمارستانها بریزند.
مشکلات ما بی شمار است اما فقط مسئولان در این سالها شعار دادند. آیا این حق است که مردمی که 8 سال در مقابل هجوم وحشیانه ارتش عراق ایستادگی کرده و از همه زندگی خود گذشته است، حتی از حق استفاده از آب آشامیدنی سالم محروم باشد؟ ما حتی آب سالم نداریم. |
او می گوید : اداره آب و فاضلاب تانکرهایی برای ارائه آب شرب سالم ایجاد کرده اما حتی هزینه کشیدن شاه لوله برای انتقال آب به مناطق حاشیه ای شهر مثل همین کوت عبدالله را از ما می خواهند و با این وضع بیکاری، خانواده هایی که حتی قدرت تامین نان شب را ندارند چگونه می خواهند به دولت پول لوله کشی آب که حق مسلم آنان است را بپردازند؟ با به میان آمدن بحث بیکاری، جوانی که 25 ساله به نظر می رسد، نیز وارد بحث شده و با حرارت در مورد بیکاری و مشکلاتی که به واسطه آن دامنگیر جوانان و مردم منطقه شده سخن می گوید. او می گوید : دولت به ما قول داده بود که بیکاری کم شود و مثلا طرح توسعه نیشکر در منطقه ایجاد شد و روز به روز در حال توسعه است اما حتی کارگرهای آن از استان های دیگر آورده می شود و در حالی که هزینه آلودگی و بالارفتن نرخ تورم ناشی از ایجاد این کارخانه ها را مردم خوزستان می پردازند، اما سود آن را کسانی دیگر می برند. این جوان که در خلال صحبت هایش بارها ارادت خود را به امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب ابراز می دارد، از عملکرد مسئولانی که به فرمایشات حکیمانه رهبری گوش نمی دهند، بسیار گله مند است. او ادامه می دهد : درصد بسیار زیادی از درآمد کشور به علت وجود نفت و گاز از این استان تامین می شود و لوله های گاز از زیر پای ما به نقاط مختلف کشور و حتی سایر کشورها انتقال داده می شود اما مردم خیلی از شهرها و روستاهای خود خوزستان از نعمت گاز محرومند و در تابستان سوزان که امکان زندگی بدون کولر برای مردم این منطقه ممکن نیست، برق نیز فقط در ساعاتی از روز وجود دارد و در اکثر ساعات شبانه روز قطع می شود و نوسان برق نیز بارها کولرهای مردم را سوزانده است و در سالهای قبل که در فصل تابستان برق قطع می شود مردم شبها را در کوچه ها می نشینند که متاسفانه شاهد گزیده شدن کودکان خردسال توسط عقرب بوده ایم. تعدد مشکلات و صحبت همزمان این چند نفر باعث می شود که به سختی بتوانم همه حرف هایشان را ثبت کنم اما این حالت، نشانه ای از عمق مشکلاتی است که مردم این منطقه تحمل می کنند. پس از کوت عبدالله به سراغ یکی از روستاهای اطراف آن به نام قلعه چنعان می رویم. محرومیت منطقه برای من خبرنگار و عکاس خبرگزاری مهر بسیار شگفت آور است. در بدو ورود به روستا، با خیابان های خاکی و آب گرفتگی قسمتی از جاده به علت جاری شدن آب حاصل از مد کارون هستیم و پس از ورود به قلعه چنعان در نزدیکی بازار میوه فروشی که از حصیر و چوب درست شده توقف می کنیم.
دولت به ما قول داده بود که بیکاری کم شود و مثلا طرح توسعه نیشکر در منطقه ایجاد شد و روز به روز در حال توسعه است اما حتی کارگرهای آن از استان های دیگر آورده می شود و در حالی که هزینه آلودگی و بالارفتن نرخ تورم ناشی از ایجاد این کارخانه ها را مردم خوزستان می پردازند، اما سود آن را کسانی دیگر می برند |
عکاس شروع به عکسبرداری از روستا می کند. فاضلاب منازل در خیابان ها جاری است و بچه های کوچک با پای برهنه و لباس های کهنه و کثیف در اطراف این فاضلاب ها مشغول بازی اند و گاهی همین زباله ها را به عنوان اسباب بازی برای خود انتخاب می کنند. کم کم تعدادی از مردم متوجه حضور ما می شوند و یکی از اعضای شورای روستا و بعضی از مردم سر صحبت را با ما می گشایند : ما در این جا اصلا امکانات بهداشتی مناسب نداریم. مسئولان فقط شعار می دهند. چرا به شعارهای زیبایی که می دادند، عمل نکردند؟ مردم قلعه چنعان نیز از نوسان شدید برق و مشکلات فراوان ناشی از آن در فصل تابستان و همچنین عدم وجود امکانات بهداشتی مناسب و بیکاری جوانان بسیار ناراضی اند و معتقدند که مشکلات آنان قابل حل است اما باید مسئولانی بر سر کار باشند که درد آنان را بفهمند. مردم این روستا نیز از آب آشامیدنی سالم و بهداشتی برخوردار نیستند. یکی از جوانان می گوید : آیا حق ما نیست که پس از گذشت 16 سال از جنگ از آب سالم برخوردار باشیم. درد دل مردم این منطقه بسیار زیاد است و بسیاری از آن مشکلات را از زبان مردم سایر مناطق اهواز نیز شنیده ایم. اما جالب این که بعد از وقایع فروردین ماه در اهواز، درست در همان مناطق همه مردم ارادت خود را به اسلام و انقلاب اسلامی ابراز می دارند اما از مشکلات فراوانی رنج می برند که طاقت آنان را تمام کرده است. در مدتی کمی که در اهواز مستقر هستیم به مناطقی همچون ملاشیه، خشایار، کوروش، کیانپارس، شلنگ آباد و زیتون کارگری سر زدیم که اکثر مشکلات یاد شده ، در تمام این مناطق نیز مشهود بود اما نکته قابل تاملی در شلنگ آباد توجهمان را به خود جلب می کرد. شلنگ آباد همان منطقه ای است که گویا حوادث فروردین ماه اهواز از این منطقه آغاز شده است. فقر و محرومیت به وضوح در این منطقه قابل مشاهده است و مهم این که اگر به تیرهای برق دقت کنیم شاخه های زیادی سیم برق از آنها به صورت غیر مجاز به منازل کشیده شده است. وقتی از یکی از اهالی علت آن را جویا می شویم می گویند : خیلی از مردم منطقه قدرت پرداخت پول برق را ندارند و نوسان برق نیز آنان را رنج می دهد و از این جهت خودشان اقدام به کشیدن سیم مستقیم از تیرهای برق به منازلشان کرده اند. محمد که دانشجوی رشته ریاضی است از نوع دیگری از مشکلات با ما سخن گفت. او اهل ملاشیه است . محمد گفت : برای دانش آموزان و دانشجویان خوزستانی علی رغم استعدادهای درخشانی که در این استان وجود دارد، امکانات آموزشی و پرورشی مناسبی فراهم نیست و حتی در گزینش معلمان و اساتید مجرب و نیز کمترین دقت لازم صورت می گیرد. محمد که به همراه یکی دیگر از دوستانش با ما همکلام شده، معتقد است : خوزستان می تواند مرکز صدور انقلاب و تشیع به جهان عرب باشد اما متاسفانه به این مساله کمترین توجه صورت گرفته است و حتی علی رغم اشتیاق دانشجویان کشورهای عربی برای تحصیل در دانشگاه های خوزستان، این امکان برای آنان فراهم نشده است. محمد گفت : برخلاف نظر بعضی ها که زبان عربی را نقطه ضعف این مردم می دانند اما به نظر من زبان عربی از نقاط مثبتی است که در خوزستان می توان از آن به بهترین نحو برای اهداف عالی انقلاب و اسلام بهره برد. اما متاسفانه عده ای همواره به دنبال القاء این تفکرند که خوزستان خواستار جدایی از ایران است، غافل از این که مردم خونگرم و انقلابی خوزستان که بارها رشادت خود را در مقابله با استکبار به اثبات رسانده اند، به میهن خود یعنی ایران اسلامی عشق می ورزند و از مسئولان نیز انتظار زیادی ندارند. انها فقط می خواهند که دولت به مطالبات حقیقی آنان پاسخ گفته و بر اساس دستورات رهبری به فقر و فساد و تبعیض و بیکاری در این استان پایان دهند، نه هیچ چیز دیگر. در این مدت با مردم بسیاری سخن گفتیم و سخنان فراوان و زیبایی از این مردم خونگرم شنیدیم که تکلیف رسانه ها و مسئولان را در جهت رفع مشکلات و تامین مطالبات حقیقی مردم این استان به وضوح روشن می کند و ناگفته هویداست که امروز بزرگترین وظیفه و تکلیف مسئولان کشور تلاش در جهت تامین نیازهای اولیه و اساسی محرومان و آسیب پذیران جامعه است. کوخ نشینان، توقع کاخ ندارند.
.: Weblog Themes By Pichak :.